ارتباط با ائمه معصومین ارتباط قلبی با ائمه و اطهار برچسب:, :: :: نويسنده : فرخ لقا .فتحی
علی ع در کوچه پس کوچه های کوفه پسری را در گوشه ای می بیند که اشک می ریزد و اه می کشد خوب که دقیق شد دید که نگاه غمگین پسر بر روی پسر و پدری که در گوشه دیگری در حالی که دست در دست هم داده بودند و با لب خندان ارام ارام از آنجا می گذشتند خیره شده بود و اشک می ریخت و آه می کشید وقتی علی ع آن وضع و حال را می بیند که چگونه کودکی با حسرت به پدر و پسر دست در دست هم می نگرد و غصه می خورد قلبش مانند شیشه شکست و چشمانش اشکبار شد ان بزرگوار دائما خود را سرزنش می کرد که چرا یتیمی هست و علی یاور و حامیش نبوده علی ع خود را به ان پسر می رساند و دست پر از مهر و محبتش را بر سر آن کودک بی پدر می کشد و می بیند که غنچه لبخند بر لب کودک شروع به روییدن می کند و لحظه به لحظه از غم و غصه هایش فاصله می گیرد چون احساس کرده بود که آن فرشته مهربانی که بر سرش دست محبت کشیده کمتر از پدر نیست که به او محبت می کند
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
|||
![]() |